علی رجبی

نوشته ها و دلنوشته های علی رجبی

علی رجبی

نوشته ها و دلنوشته های علی رجبی

علی رجبی

تک تک واژگان هر شعری ،
عشقی را بروز میدهند
که نویسنده اش
هنوز هم عاشق است...

پ ن : نظرات شما دوستان عزیز
قوت قلبی ست از جانب قلب مهربانتان
ما را از این مهربانی بی بهره نگذارید...

طبقه بندی موضوعی

دیر به دنیا آمدم

دوشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۶، ۱۲:۲۳ ب.ظ

غبطه میخورم که چرا دیر به دنیا آمده ام ، آری دیر...

آنقدر دیر که مزه ی تلخی این حسرت حسابی لابه لای خرده های تکه شده ی دلم مانده است...

کاش و اِی کاش که من هم به زمان پدر و پدرانمان دنیا را برای اولین بار میدیدم

آری میدانم ، نه اینترنتی بود و نه حتی کوچکترین امکاناتی که بشود با آنها زندگی روزمره ی خود را به راحتی گذراند ، میدانم که حتی نانی هم برای خوردن نبود، حتی از جاهلیت آن دوران هم باخبرم

ولی نمیدانید چیزی در آن دوره و زمان بود که امروز نه من ، تمام ما به دنبالش میگردیم..!!

چیزی که در این تغییر نسل از بین رفته است ، چیزی که شاید پدرانمان یا که مادرانمان در یاد دادنش به ما کوتاهی کرده اند ، چیزی که شاید زمان یا که شاید هم همین امکانات امروزی باعث از بین رفتنش شده باشد...

عشق را نمیگویم ؛ عشق چیزی ست که هیچ گاه در هیچ زمانی از بین نخواهد رفت ، عشق ابدیتی دارد که تا ابد باقی میماند...

من ، "وفاداری" را میگویم ؛ چیزی که امروز هرچه می نگرم هیچ نمی بینم

همان وفاداری به عهد و پیمان ، وفاداری به قول و قرارها ، وفاداری به عشق و یار و همدم و بوسه ها...

حاضرم تمام سختی های آن دوران را به جان بخرم اما طعم واقعی وفاداری را هم چشیده باشم ، حاضرم نان شب نداشته باشم اما از داشتن یک همدم و مونس واقعی و وفادار لذت ببرم...

مگر آدمی آفریده شده است تا فقط شکم سیر کند و کثیف کند و در آخر همراه کثافت هایش ، خودش هم کود شود؟؟ که اگر اینگونه بود حوا برای چه بود؟؟

حال میفهمم چرا پدرانمان از ما شادترند یا که مادرانمان از زندگی شان همه جوره راضی اند ؛ شاید که دلیلش تنها همین وفاداری و عشق دوطرفه یشان بوده باشد...

شاید هم که حق با شماست اینکه من اشتباه کرده ام و به آدم اشتباهی اعتماد کرده ام ولی کدام یک از شماها که امروزه هم دوره ی من هستید میتوانید با قاطعیت و صداقت تمام بگویید :

واقعا مزه ی وفاداری چیست؟؟

یا که اگر شما وفادار بودید دیگران چه کردند؟؟ یا حتی اگر دیگران وفادار بودند خود شما چه کردید؟؟

دوره ای هستیم که یا عشق دوم هستیم و ای کاش که فقط جمعش به دو میرسید نه بیشتر ، یا که خودمان شخص سوم یک رابطه ی دو نفره ایم یا اصلا خودمان در رابطه مان گرفتار سوم شخص مفرد و شاید هم جمع هستیم...

شاید شما هم مثل من نه که زود

خیلی دیر بیدار شده اید...

#علی_رجبی

نظرات (۱)

  • رضا کشمیری
  • سلام
    زیبا می‌نویسید
    ممنون
    از وبلاگ داستان کوتاه بنده هم دیدن فرمایید و نظر بدهید
    موفق باشید
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی