علی رجبی

نوشته ها و دلنوشته های علی رجبی

علی رجبی

نوشته ها و دلنوشته های علی رجبی

علی رجبی

تک تک واژگان هر شعری ،
عشقی را بروز میدهند
که نویسنده اش
هنوز هم عاشق است...

پ ن : نظرات شما دوستان عزیز
قوت قلبی ست از جانب قلب مهربانتان
ما را از این مهربانی بی بهره نگذارید...

طبقه بندی موضوعی

ظاهرا ظاهر بین

شنبه, ۷ بهمن ۱۳۹۶، ۰۶:۱۲ ب.ظ

به درخواست پدرم 

یک امروز ظهر تا عصر را

در مغازه بودم...

هوای گرمی که باعث شده بود

بیرون از مغازه 

گوشه ای به اجبار بنشینم و 

رفت و آمد های آدم ها و خیابان را ببینم...

چند باری شد

آدم هایی که به سمت مغازه می آمدند و باز میگشتند...!!

توقف ماشین ها اطراف مغازه و نگاه کردن به من و ادامه ی حرکتشان...!!

فهمیده بودم داستان از چه قرار است...

خودم را قبل از آمدن در آینه دیده بودم

موهایم را به یک طرف شانه کرده بودم

کاملا مرتب...

عینکی مستطیلی شکل با سایزی متوسط

بر چشم داشتم...

مدت هاست که چشمم دور را به خوبی نمی بیند

و لازم است که بگویم بعد از رفتن او

دور که هیچ

نزدیک هم دیدنش برایم سخت است...

اما

آنچه که مرا عجیب کرده بود

ریش های بلند و صافی بود

که بر چهره ای چون من عجیب به نظر میرسید

اصلا اصل داستان همین بود

ریش های بلندی که گردنم را هم پوشانده بود...

هرکه می آمد

مرا میدید و

می ترسید و

میگذشت و

میرفت...

و من ، هم آمدنشان را میدیدم و هم ترسشان و هم رفتنشان را...

اما بودند آدم هایی که آمدند و خرید کردند

همان هایی که با جواب سلامی که از من گرفتند

لبانشان خندان شد...

فهمیده بودند که ظاهرم فقط ظاهری ست

چرا که چهری خندانم همراه با جواب سلامشان 

لبخندی زیبا بر لبانشان جاری ساخت...

در راه برگشت

سخت فکرم مشغول بود

به آن آمدن ها و توقف ها و رفتن ها...

به جرات میگویم

بزرگترین تصمیم آینده ی من 

همین امروز رقم خورد...؟!؟

میخواهم تا آخر عمر همانی باشم که هستم

همینی که حالا هستم و خواهم بود

چه با همین ظاهر چه با ظاهری ساده تر و شاید هم عجیب تر...

میدانید

همین که 

آدم های "کوتاه بین" و "ظاهر بین" و شاید هم آدم های "ترسو"

فقط از دور مرا تماشا کنند و

زندگی من خالی از حضور آنها باشد

شاید بهترین و مهمترین خواسته ی من 

برای آینده ای باشد 

که حتی خودم هم نمیدانم

چگونه باید به آن نگاه کرد و با آن روبرو شد!!

چه برسد به اینکه آدم های کوتاه بین و ظاهر بین و شاید هم ترسو

بخواهند با نگاهشان

به من و آینده ی من

آن را آنگونه که فقط خودشان میخواهند

تغییر بدهند...

#علی_رجبی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی