علی رجبی

نوشته ها و دلنوشته های علی رجبی

علی رجبی

نوشته ها و دلنوشته های علی رجبی

علی رجبی

تک تک واژگان هر شعری ،
عشقی را بروز میدهند
که نویسنده اش
هنوز هم عاشق است...

پ ن : نظرات شما دوستان عزیز
قوت قلبی ست از جانب قلب مهربانتان
ما را از این مهربانی بی بهره نگذارید...

طبقه بندی موضوعی

میشود آدمی دیگر شد اما...

شنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۶، ۰۹:۵۵ ب.ظ

شده است شب بخوابی و صبح بیدار بشوی

ولی آدم دیگری باشی؟؟

شده است در لحظه ای عادت های زندگی ات 

وارونه شود و جور دیگری شود؟؟

میشود...

درست همان شبی که گفت دیگر نمیشود

درست همان لحظه ای که از همه  ی دنیاهای واقعی و مجازی بلاک شدم

درست همان شبی که گفت 

من با او و

 تو با هرکسی که میشود...

صبح همان روز بود که زندگی عوض شد...

ترس از شنیدن آهنگ های غمگین

شنیدن صدای خواننده های محبوبم

چاووشی و ابی و داریوش...

ترس از شکستن شدن سد چشمانم و جاری شدن گریه

ترس از دیدن پروفایل خندان و شادت با او...

ترسی که باعث شد دیگر همان آدم سابق نباشم...

ترسی که باعث شد آدمی دیگر شوم...

هرکه گفته است ترک عادت موجب مرض است سخت در اشتباه بوده است

به گمانم او شکست نخورده بوده است

یا اینکه دلی شکسته در سینه اش نداشته است...

چطور میشود بعد از او مثل گذشته بود؟؟ همان عادت های گذشته را داشت؟؟

چطور؟؟

چطور میتوان مثل گذشته 24 ساعته به او پیام داد و منتظر جواب بود در حالی که آخرین بازدید او برمیگردد به خیلی وقت پیش؟

چطور میشود بر قولی که دادم که لب به سیگار نزنم بمانم

در حالی که خود او بر قول و قرار ماندنش در همه حال و همه شرایطی نماند؟؟

نمیشود...

گفته بود که من و او 

تو و هر کس که میشود...

به حرفش گوش دادم

هرکس که میگوید که سیگار کشیدن چه فایده ای دارد؟؟

هرکه بپرسد چه فایده ای دارد؟؟ اصلا برای چه میکشی...

پاسخم لبخندی تلخی میشود همراه با کام شیرینی که از سیگار میگیرم....

این همان کسی هست که میشود با او بود...

این همانی هست که قدر وفاداری مرا میفهمد و وفادار میماند

اهل فلسفه و دین و ادب نیستم

ولی به گمانم گناه تو بیشتر از شکستن فقط دل من است...

بعد تو بودند کسانی که عاشق شدن

عاشق همین آدم سیگاری بی ریخت و گند اخلاق...

ولی 

تجربه ی تلخی بودی که شیرینی عاشق شدن را در وجودم از بین بردی

برعکس آنچه که با تو مهربان و شاد بودم

جواب همه آنها را با نامهربانی و عصبانیت و بداخلاقی دادم

میدانی

نمیخواهم دوباره کسی بیاید عاشقم شود دوستم داشته باشد

کاری کند که عاشقش شوم و دوستش داشته باشم

و مثل تو برود...

چیزی از آن من سابق نمانده است و آدمی دیگر شده ام

دیگر تاب ندارم کسی دیگر بیاید که همین من جدید را هم از بین برود

نمیدانم چه میشود...

شخصیت من چندگانه میشود

اصلا چه کسی میشوم

نمیدانم به چیزی بعد سیگار ممکن است روی بیاورم...!!

ولی همین که دیگر نمیخواهم تجربه کنم خودش تجربه ای بود که تو به من دادی

بیخیال عشق و عاشقی دیگر....

میگفتم

گناه تو بیشتر از شکستن تنها دل من است

همه آن های که بعد تو آمدند و من نخواستم و دلشان را همان ابتدای راه شکستم

گناه همه آنها گردن توست..

تو باعث شدی من از عاشق شدن دوباره بترسم

از دوست داشتن کسی دیگر و زندگی ای دیگر هراس داشته باشم

تو کسی بودی که نشانم دادی وفادار ماندن به پای کسی دلیل وفادار ماندن او نیست

همه این دل هایی که بعد تو من همان ابتدای عاشقی شکستم

همه گردن توست

فکر نکن با اویی که هستی خوش میگذرد

تو باید جواب هم دل من و هم دل همه آن هایی که بعد تو آمدند و نشد که بمانند را بدهی

چه اینجا چه آنجایی که اگر خدایی باشد ممکن است وجود داشته باشد...

حال ببینم باز هم میگویی من و او

تو و هرکس که میشود...

که اینبار بگویم

تو و او

من و خدا و ته سیگار هایم...

#علی_رجبی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی