علی رجبی

نوشته ها و دلنوشته های علی رجبی

علی رجبی

نوشته ها و دلنوشته های علی رجبی

علی رجبی

تک تک واژگان هر شعری ،
عشقی را بروز میدهند
که نویسنده اش
هنوز هم عاشق است...

پ ن : نظرات شما دوستان عزیز
قوت قلبی ست از جانب قلب مهربانتان
ما را از این مهربانی بی بهره نگذارید...

طبقه بندی موضوعی

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آغوش» ثبت شده است

گفتمش
به خدا دوست ات دارم ،
او که نه اما خدا گفت : 
خیلی خوب میدانم...

#علی_رجبی

  • علی رجبی

من باشم و صبح باشد و هوس یک بوسه و عشق بازی

حیف ،

حیف در این حس 

در این عشق

جای تو خالی ست...

#علی_رجبی

  • علی رجبی

همه تقصیرش گردن من

اصلا خُرد شود این گردن اگر ندهد گردن

تو بیا

غنچه ای از باغ بهشتت میهمانم کن

با داغی لبان سرخت این گردن را 

داغش کن... 

که در این جهنم دنیا

چه میچسبد حرارت های بهشتت ...

ما را نیست باکی از آن جهنم و آن دنیا

تا تو باشی و این بوسه های آتشین

بهشت همینجاست و همین هم آغوشی...

 #علی_رجبی

  • علی رجبی

باختن همیشه که بد نیست

اصلا گاهی اوقات باید باخت !!

مثلا

همان وقتی که تو میخندی

همانجا باید به تو دل باخت...

یا

همان وقتی که تو در آغوش منی

همانجا باید برای تو جان باخت...

ولی...

امان از خنده های تو در آغوش من

به گمانم دین و ایمانم را ببازم...

#علی_رجبی

  • علی رجبی

خنده های تو 

همان سیب بهشتی ست

که باید چید و بویید و بوسید...

طعم تلخ گناه با خنده های تو شیرین است...

#علی_رجبی

  • علی رجبی