علی رجبی

نوشته ها و دلنوشته های علی رجبی

علی رجبی

نوشته ها و دلنوشته های علی رجبی

علی رجبی

تک تک واژگان هر شعری ،
عشقی را بروز میدهند
که نویسنده اش
هنوز هم عاشق است...

پ ن : نظرات شما دوستان عزیز
قوت قلبی ست از جانب قلب مهربانتان
ما را از این مهربانی بی بهره نگذارید...

طبقه بندی موضوعی

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دوری» ثبت شده است

گذاشتم برود ، بدود
پی اویی که میخواهد و دوست دارد...
نیمه ی راه ، ابتدا یا انتها !
نمیدانم کجا بود که از خستگی ایستاد
از حرکت افتاد ،
قلبی که امیدوار به دیدار
شتابان 
می شتافت...
#علی_رجبی
  • علی رجبی

ناگهان برگرد و
سر زده بیا !
چون آفتاب حین باران ؛
تنها اینگونه آمدن ست که غبار رفتنت را
در آسمان چشمان بارانی ام
میشوید و میزداید و پاک میکند...

#علی_رجبی

  • علی رجبی

دوباره آسمان بارید!
نمیدانستم خدا هم خاطره ی امروز رفتنت را
به خاطر دارد...

#علی_رجبی

  • علی رجبی

دنیا را آب اگر برد ، باکی نیست
بگذارید تماما آبش کند ؛
من مدتهاست
در اقیانوس آرام تنهایی خویش
دست و پا زنان
از هر ساحل آشنایی
دور میشوم ،
دور...

#علی_رجبی

  • علی رجبی

گمان می بردم 

که دوران تیره و تار حاکمان ظالم 

گذشته است...

تا که شب را

دور از تو

زیر بار ظلم رفتنت

تیره تر از گذشته می بینم...

#علی_رجبی

  • علی رجبی
یکی دردِ دلامو می خوند 
گفت: معلومه دلت خیلی پره؟!
خنده ی تلخی زدم و گفتم:
دلم به بودنش ، به حرفاش ، به قول و قرارهاش 
قرص و محکم و پر بود....
حالا که رفته
خالی ترین نقطه ی جهان
همین دله منه...
#علی_رجبی
  • علی رجبی

عجب مسافتی...

تاب و توانم را گرفته و لب تشنه ام

سحر تا افطار را میگویم!!

سحر جدایی از تو

افطار دیدار دوباره ی تو

خسته و درمانده ام

خسته ی دوری از تو...

تشنه ام

تشنه ی بوسه بر لبان تو...

اندکی کوتاه بیا بانو

این مسافت را کوتاه کن

بیا و افطار مهمانم کن

با صدایت ربنای افطارم باش

با خنده هایت اذان افطارم باش

با بوسه بر لبانت روزه ام باز کن

با دیدن چشمانت غرق در نمازم کن

با ماندنت ...

نرو

بمان و شیرینی این سفره ی افطارم باش...!

#علی_رجبی

  • علی رجبی