علی رجبی

نوشته ها و دلنوشته های علی رجبی

علی رجبی

نوشته ها و دلنوشته های علی رجبی

علی رجبی

تک تک واژگان هر شعری ،
عشقی را بروز میدهند
که نویسنده اش
هنوز هم عاشق است...

پ ن : نظرات شما دوستان عزیز
قوت قلبی ست از جانب قلب مهربانتان
ما را از این مهربانی بی بهره نگذارید...

طبقه بندی موضوعی

۲۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سکوت» ثبت شده است

زمین هنوز هم گرد است
آسمان آبی ست
کوه ها دست به سینه
ساکت و آرام نشته اند
دریا لب ساحل را
موج به موج میبوسد
ماه در بزم شبانه ی ستارگان میرقصد
و باد آورده را باد میبرد ،
همه چیز سرجای خودش است...
دیگران میگویند ؛ 
ورنه بعد تو این دنیای بهم ریخته ی من
هر روز قیامت است...
قیامت...

#علی_رجبی

  • علی رجبی

تازگی ها به یمن رفتنش
رهبر ارکستری شده ام
که نوازندگانش جز ''سکوت''
نتی برای نوازندگی ، ندارند...

#علی_رجبی

  • علی رجبی

به راه افتادن پاهایت

خیابان پشت خیابان زیر ذره بین آفتاب سر به زیر به دنبال کاشی های پیاده روها ، میروی تا که روشن شود اجاق کفش ها تا که خسته شود کاشی های خیابان...

سیصد و چهار ،سیصد و پنج ،سیصد و شش ...

گوشه ای می نشینی تا که آب شود بخار 

  • علی رجبی

شنبه همان جمعه است

فقط به خاطر بودن با دیگران و در جمع

مجبور است تظاهر به خوشحالی و سرزندگی کند

وگرنه صاحب خانه ی دل که نباشد

شنبه هم دلگیر و دلتنگ است...

#علی_رجبی

  • علی رجبی

همین یک جمله حال دل ویران را 

آباد میکند:

"امیدم به روزی ست که دادگاهی ست

که خدا

هم شاهد و هم قاضی ست..."

#علی_رجبی

  • علی رجبی

به آمدن یک روز خوب یقین دارم

آنچه محال است آمدنش ،

آمدن یک شب خوب است...

#علی_رجبی

  • علی رجبی

بعد از شکسته شدن دلم ،

تنها شکستی که دلم را

ناامید میکند ،

شکسته شدن چوب خداست...

#علی_رجبی

  • علی رجبی

هر از گاهی که ذهنم 

راهش را اشتباه میرود

فکرم 

به درون جای خالی بعد از رفتنش

سقوط میکند...

جای دست و پایم ،

دلم از درون میشکند و

تکه تکه میشود...

تا که یادم به یادش می افتد

دلم

دل تکه تکه شده ام

گرفتار عمیق ترین حفره ی دنیا میشود...

"نبودنش"...

جای داد و فریاد و آه و فغانی از درد

سکوت میکنم

سکوتی به سردی اولین فرود برگ فصل تنهایی

سکوتی که اگر شکسته شود

جای نجات ، نابودم میکند...

دست روی دلم میگذارم و در همان حفره میمانم...

جای گریه ، میخندم

نه از زخمی که بعد از رفتنش در دل جا مانده است

از یادش

خنده هایش

موهایش

لبهایش...

باز هم بگویم از دلیل خنده هایم یا که کافی ست؟؟

به گمانم که از زیاد هم زیاد تر است

برای آدمی چون من

که هنوز هم عاشقش باشد...

#علی_رجبی

  • علی رجبی

کاری ندارم که خدا رو قبول دارید یا که نه

کاری ندارم که دین دارید یا که نه

قسم هم نمیدهم

فقط حواستان باشد

یک رفتن میتواند یک آدم را نابود کند

در هر سنی که باشد 

جدای از هر جنسیتی که دارد

نابود کردنش همان اتفاق رفتن است

زنده بودنش پای همان ماندن است

اگر خدا ندارید ، دیگران خدایی دارند که خدایی کردن را خوب میداند

اگر دین ندارید ، دیگران دینی دارند که برای هر آمدن و رفتن کلامی از خدا دارند...

مراقب باشید

کاری نکنید رفتنتان پای خدا و دین دیگران را به زندگی شما باز کند

به خدای خودم قسم

که خدای آدم ها ، خدایی کردن را خوب بلد است

اسمش را بگذارید شانس

یا که بخت و اقبال

ولی خدا نکند که چوبش را بخورید...

آنجاست که میفهمید خدایی هم هست که خدایی میکند

و امان

امان از شبی که بنده ی خدا از خدایش عدالت بخواهد

امان از روزی که مخلوقش از خالقش حکم تقاص بخواهد

میخندی؟؟

خنده ی بنده ی دل شکسته ی خدا

دیدنی تر از خنده ی توست...

هرچه از دستش بر آید میکند

این خدا با آن خدای دیگران زمین تا آسمان فرق دارد

خدای دلشکسته ها گریان است

از دست رفتن ها و نماندن های بنده های دیگرش ، عاصی ست

هرچه باید کرد را میکند تا که خنده ی بنده ی دلشکسته اش را دوباره ببیند

حتی اگر آن کار 

نابود کردن زندگی تویی باشد 

که با پای خودت آمده ای ی و با پای خودت هم رفته ای...

میدانی

خنداندن بنده های دلشکسته خیلی سخت است

ولی خدا راهش را میداند

چرا که خدا درد و دل های شبانه ی آنها رو گوش میدهد

میداند که چه میخواهند

میداند که دلشان چه میخواهد...

خدا بنده هایش را همیشه و همه حال خندان میخواهد

حتی اگر مجبور شود خلاف میلش چوبی بر تو و زندگی تویی که رفته ای بزند

اینکار را میکند تا خنده ی بنده ی دلشکسته خودش را باز هم ببیند

مراقب دل دیگران باشید

درد و دل های شبانه ی آدم های دلشکسته را خدا

همیشه می شنود و همیشه عملی میکند...

از من گفتن بود

مراقب رفتن هایتان باشید...

#علی_رجبی

  • علی رجبی

حق با پدرم بود

طلب ، گنج است...

اگر جایی طلبی داشتی و تلاش کردی و ندادند

خودت را ناراحت نکن

چرا که طلب ، گنج است

روزی هست که مجبورند حق تو را بدهند

روزی که شاید خیلی ها به آن روز اعتقادی نداشته باشند

ولی 

  • علی رجبی