علی رجبی

نوشته ها و دلنوشته های علی رجبی

علی رجبی

نوشته ها و دلنوشته های علی رجبی

علی رجبی

تک تک واژگان هر شعری ،
عشقی را بروز میدهند
که نویسنده اش
هنوز هم عاشق است...

پ ن : نظرات شما دوستان عزیز
قوت قلبی ست از جانب قلب مهربانتان
ما را از این مهربانی بی بهره نگذارید...

طبقه بندی موضوعی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فراق» ثبت شده است

"در من انگار کسی در پی انکار من است"
یک نفر در دل من سخت طلبکار من است 
در درون سر من جنگ مخوفیست به پا
پشت این جنگ و جدل قلب وفادار من است
در جهان تک و تنها شدگان گمشده ام
خود من ، این خود تنها شده سربار من است
اعتماد غلط من شده

  • علی رجبی

سلام
کاری نداشتم فقط خواستم یادآوری کنم که پاییز برگشت ، همان فصل شیرین کتاب عاشقان ، همانی که تو همیشه منتظرش بودی...
هنوز هیچ کسی آدرس خیابانهای دو نفره ی صبح پاییز را نمیداند،
از لطافت آفتابی که خمیازه کشان چشم باز میکند و میخندد ، از گروه کر گنجشکانی که نشسته بر استیج انار و خرمالو قطعه بهشت را زمزمه کنان تمرین میکنند و نسیم صبحگاهی که تن نیمه عریان پاییز را با عطر آمیخته از سردی شب و گرمی روز نوازش میکند هنوز هیچ کسی باخبر نشده است...
دستش را بگیر و به صبح بزن ، به پیاده روی های دو نفره ، به همان کوچه پس کوچه هایی که تا چشم راه میرود دیوارهای کاه گلی با تاجهای زرد و نارنجی شاه شاخه های درختان دوشادوش هم یکدیگر را بدرقه میکنند ، به همان جای همیشگی قرارهایمان...
به همانجایی که برای اولین بار در بند آغوشم اعتراف کردی دوستم داری و لحظه رهایی از همان بند بود که اقرار کردی دوستم داری...
بهانه نیاور تنبل دوست داشتنی و 

  • علی رجبی

ناگهان برگرد و
سر زده بیا !
چون آفتاب حین باران ؛
تنها اینگونه آمدن ست که غبار رفتنت را
در آسمان چشمان بارانی ام
میشوید و میزداید و پاک میکند...

#علی_رجبی

  • علی رجبی