به مشامم عطر باران میخورد...
آهنگ بیکلام و عاشقانه ی ناودانها
پشت در پشت ، بی وقفه و هیچ مکثی
در تالار خاطراتم پخش میشود...
لباس عروسانه و توری سفید آسمان
زیر نقل و نبات های آبی رنگ
چشم گیر و چشم نواز و چشم افروز
در چشمانم برق میزند...
باز قرار است نبودت ، رفتنت و نماندنت
لحظه ی رقص باله ی دلتنگی و تنهایی
بیقرار و خیس و دودم کند...
#ugd_v[fd
- ۱ نظر
- ۰۵ دی ۹۷ ، ۲۲:۵۳