این من ، من سابق نیست
آنچنان در حق من و این دل دعا کردند
که آخر در کنارم
در آغوشم
محکم مرا بغل کرده است...
نمی رود
نمیخواهم برود
این یک بار ماندنی ست
عشقش به من این بار
واقعی ست
فقط یک چیز
نمیدانم چرا مثل سابق دوستش ندارم
قبلا با او همه چیز خوب بود
خوش بود
حال دل شاد بود
ولی حالا
این تنهایی دوست داشتنی نیست
حتی خوش حال کننده هم نیست
حال دل هم با او شاد نیست...
این تنهایی
آن تنهایی سابق نیست
شاید هم که من
آن من سابق نیست...
هرچه باشد بهتر از اوست
این تنهایی ماندگارست
حتی بدون قول و قرارش
ولی او ماندگار نبود حتی با قول و قرارش...
حال من ماندم و همان یار قدیمی
همان یار با وفای همیشگی
همین تنهایی و تنهایی
فقط نمیدانم
چرا مزه ی این تنهایی بعد از او
اینقدر تلخ و تلخ و بد مزه است...
یادم هست
یک زمانی همین تنهایی
شیرین ترین مزه ی زندگی را به من چشانده بود...
تقصیر از من است؟؟
یا از این تنهایی؟؟
یا که باز هم تقصیرش گردن اویی ست
که نماند و نماند و نماند و رفت ...!!!
خدایا
من نمیگویم
اینبار این تنهای ست که شکایت دارد
"این همه گناه و تقصیر را
حساب کردنش سخت نیست؟؟"
#علی_رجبی