علی رجبی

نوشته ها و دلنوشته های علی رجبی

علی رجبی

نوشته ها و دلنوشته های علی رجبی

علی رجبی

تک تک واژگان هر شعری ،
عشقی را بروز میدهند
که نویسنده اش
هنوز هم عاشق است...

پ ن : نظرات شما دوستان عزیز
قوت قلبی ست از جانب قلب مهربانتان
ما را از این مهربانی بی بهره نگذارید...

طبقه بندی موضوعی

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زخم دل» ثبت شده است

آمد و

خندید...

عاشق شد و

خندید...

عاشقم کرد و باز هم

خندید...

خاطره ها ساخت و هر بارش

خندید...

نماند...

رفت و آخرین بار هم

خندید...

امان از خنده هایش

چه موقع آمدن و

چه موقع رفتنش

یکی قند در دل آب کرد و یکی دیگر

بر زخم دل

نمک زد...

#علی_رجبی

  • علی رجبی

عشق را باید در قفس حبس کرد

درِ آن را محکم بست و از آن مراقبت کرد!!

مرغ عشقم را که پراندم ، بی وفا شد

عشقش فراموش و جفت او تنها شد

از همه بدتر

جفتش تنها شد و مرد ؛

او عاشق مرغی دیگر شد...

آن که مرغ عشق بود این چنین شد!!

امان از عشق این روزهای آدم ها...

وای به حال آدم ها و دل آدم ها...

#علی_رجبی

  • علی رجبی

بزرگ شدم

به امید اینکه

تمام زمین خوردن ها

تمام زخم های روی بدنم

یادم برود...

آهای دنیا...!!!

بگذار بچه شوم

تا دل تکه تکه شده ام دل شود

تا زخم های روی دلم پاک شود

تا دوباره بلند شوم

تا او را فراموش کنم...

#علی_رجبی

  • علی رجبی

افتاد از چشمش

مهرم

با همان شیرینی حرف رقیبم...

افتاد از چشمم

مهرش

با همان شوری باران دلم...

چشم بستی از این ناله ی دل

زخم گذاشتی بر این دیده ی دل

چه چشم شیرینی که نگفتی به رقیبم!!

چه چشم شوری که ندیدی از آه دلم!!

امان

امان از آن چشم

که هم شور باشد و هم زخم

پناه

پناه از آن دل

که هم چشم باشد و هم دل

#علی_رجبی

  • علی رجبی