علی رجبی

نوشته ها و دلنوشته های علی رجبی

علی رجبی

نوشته ها و دلنوشته های علی رجبی

علی رجبی

تک تک واژگان هر شعری ،
عشقی را بروز میدهند
که نویسنده اش
هنوز هم عاشق است...

پ ن : نظرات شما دوستان عزیز
قوت قلبی ست از جانب قلب مهربانتان
ما را از این مهربانی بی بهره نگذارید...

طبقه بندی موضوعی

۱۰۹ مطلب با موضوع «نوشته ی ادبی» ثبت شده است

همه تقصیرش گردن من

اصلا خُرد شود این گردن اگر ندهد گردن

تو بیا

غنچه ای از باغ بهشتت میهمانم کن

با داغی لبان سرخت این گردن را 

داغش کن... 

که در این جهنم دنیا

چه میچسبد حرارت های بهشتت ...

ما را نیست باکی از آن جهنم و آن دنیا

تا تو باشی و این بوسه های آتشین

بهشت همینجاست و همین هم آغوشی...

 #علی_رجبی

  • علی رجبی

نه عصر پنجشنبه

نه غروب جمعه

نه حتی صبح شنبه

هیچ کدام فرقی ندارد

وقتی اویی که باید باشد

دیگر نباشد...

#علی_رجبی

  • علی رجبی

تو را پیامبرش خواندم

وقتیکه عشق را دین دیدم...

پرستیدم 

نکو داشتم

وقتیکه به تو و این دین روی آوردم

ولی حیف

وقت کفر فهمیدم

کلام راست تو و این دین

همه دروغ بود و دروغ بود و دروغین

#علی_رجبی

  • علی رجبی

ارزش جنگیدن نداشت

برای کسی که خود 

قصد جنگیدن نداشت...

#علی_رجبی

  • علی رجبی

تیری که زدی 

از دل و جان و تن ما ،

بگذشت...

با آتش مردادت چه کند

این دل داغ دیده ی سوزانم...؟!

ای صاحب چرخ و فلک و روز و شب و هرچه که نامی

اندکی صبر

حال من و این دل عاشق

همه ویران ست...

اندکی رحم 

عمر من و این عمر جوانی

همه در فصل خزان ست...

#علی_رجبی

  • علی رجبی

رفت و دیگر از مرگ 

ترسی نیست...

مگر مرده را از مردن

 هراسی ست؟؟

#علی_رجبی

  • علی رجبی

خنده های تو 

همان سیب بهشتی ست

که باید چید و بویید و بوسید...

طعم تلخ گناه با خنده های تو شیرین است...

#علی_رجبی

  • علی رجبی

سکوتم را نبین

دلم فریاد میزند اسمت را...

#علی_رجبی

  • علی رجبی

این تقدیر من ست...!!

قفس ،

جای عشق کبوترهایی چون من ست ؛

این بخت اوست ،

کبوتر جلدی چون من در قفس عشق اوست...

#علی_رجبی

  • علی رجبی

قدر عشق را عاشقی فهمد که یارش رفته باشد

وفا را عاشقی فهمد که یارش بی وفا باشد...

عجب رسم عجیبی ست!!

هرچه باید فهمید 

همه از اویی باید فهمید که خود هیچ ،

نفهمید...

#علی_رجبی


  • علی رجبی