بعد از شکسته شدن دلم ،
تنها شکستی که دلم را
ناامید میکند ،
شکسته شدن چوب خداست...
#علی_رجبی
- ۰ نظر
- ۱۰ بهمن ۹۶ ، ۰۰:۱۲
بعد از شکسته شدن دلم ،
تنها شکستی که دلم را
ناامید میکند ،
شکسته شدن چوب خداست...
#علی_رجبی
خودم بودم ،
با دستان خودم
دلم را
غرورم را
احساساتم را
حتی قطره قطره اشک چشمانم را
قربانی راهش کردم
بلکه بماند...
نمیدانم
قربانی ام را خدا حلال ندانست
یا که او
آدم قدرنشناسی بود!!!
این همه قربانی کم است مگر؟؟!!
آن هم قربانی کردن غرورم
به دست خودم؟؟
#علی_رجبی
انقراض عشق
یا که نام دیگرش وفاداری ،
بزرگترین
انقراض تاریخ بشریت است
که انسان های امروزی
به چشم خود دیده و
لمس کرده اند...
#علی_رجبی
دیگر
کوچ پرستو ها زیبا نیست
آواز بلبل های چمن زار ، آواز نیست...
صبح ها دیگر
جای قدم زدن و حتی خورشید هم
نیست...
دیگر زمان
زمانه ی اعتماد نیست...
این روزگار
جای من و تو و ما شدن هم
دیگر نیست...
آنچنان در حق من و این دل دعا کردند
که آخر در کنارم
در آغوشم
محکم مرا بغل کرده است...
نمی رود
نمیخواهم برود
این یک بار ماندنی ست
عشقش به من این بار
واقعی ست
فقط یک چیز
آمد و
خندید...
عاشق شد و
خندید...
عاشقم کرد و باز هم
خندید...
خاطره ها ساخت و هر بارش
خندید...
نماند...
رفت و آخرین بار هم
خندید...
امان از خنده هایش
چه موقع آمدن و
چه موقع رفتنش
یکی قند در دل آب کرد و یکی دیگر
بر زخم دل
نمک زد...
#علی_رجبی
خواست همه چیز را گردن من بیندازد
اینکه بعد از چند سال نخواست بماند
اینکه وفادار نماند به وفای من
اینکه خیانت کرد و با دیگری رفت
آن هم بعد چندین سال...
از اخلاق بدم گفت
از لجبازی هایم
از اینکه
دل بریدی و گذاشتی به کنارم
در کوزه گذاشتی که بنوشم آن همه آبش
رفتی و بر دل ما زخمی به جا ماند
کوزه برداشتیم که بنوشیم که شود زخم دلم پاک
آخ که چه شور است
چه تلخ و چه عجیب است
چه تند و چه غریب است..!!
وای بر من و بر ما
آن که آب نیست
آن
صدایی وحشتناک تر از شکستن دل نیست...
همان صدای سکوت دل
همان صدای بغض در گلو گیر کرده
همان صدای گریه های آرام شبانه...
#علی_رجبی