شاید که برعکس همه
جای ناراحتی برای گذشته ای که پای او رفت
برای وقتی که تلف شد
برای مادیاتی که صرف او شد
یا برای دلی که تکه تکه شد
یا حتی برای روز و شبی که دیگر رنگ و بوی زندگی نمی دهند ؛
بیشتر برای از دست دادنش ناراحتم...
برای اینکه نماند
برای اینکه واقعا دوستش داشتم و نفهمید...
برای حسی که عشق بود...
برای دلی که فقط و فقط
برای او زنده بود...
- ۰ نظر
- ۰۹ بهمن ۹۶ ، ۲۳:۲۱