علی رجبی

نوشته ها و دلنوشته های علی رجبی

علی رجبی

نوشته ها و دلنوشته های علی رجبی

علی رجبی

تک تک واژگان هر شعری ،
عشقی را بروز میدهند
که نویسنده اش
هنوز هم عاشق است...

پ ن : نظرات شما دوستان عزیز
قوت قلبی ست از جانب قلب مهربانتان
ما را از این مهربانی بی بهره نگذارید...

طبقه بندی موضوعی

داستان فعل عشق

يكشنبه, ۱۵ بهمن ۱۳۹۶، ۰۱:۵۴ ب.ظ

میدانید داستان چیست؟؟

داستان اکثر رابطه ها و جدایی ها را میگویم...

اگر دوست شما برای درد و دل پیش شما آمد و از رابطه ی خودش ، از عشقش ، از تکراری شدن و عادی شدن رابطه اش گله کرد ؛

لطفا

خواهشا

شما را به خدایی که میپرستید قسم

نصحیت های بی جا و حتی دلسوزی های رفاقتی نکنید

نگویید او لیاقت تو را ندارد ، او ارزش تو را ندارد ، تو از او برتری و سرتری

نگویید نگویید نگویید...

لطفا نگویید...

میدانید چرا؟؟

کمی به آن مغز پر کارتان فشار بیاورید

اگر او را دوست نمیداشت خودش میرفت

اگر او را دوست نمیداشت اینگونه پیش او نمیماند

و پیش شما درد و دل نمیکرد...

جای خراب کردن رابطه ی دیگران

اگر ادعای دوستی دارید رابطه ی آنها را بهتر کنید

کمک کنید باهم بودنشان بهتر شود،  قدر همدیگر را بدانند...

از رفتن ها بگویید ، از دلتنگی های بعد از جدایی ، از شب های تنهایی ، از سختی تکرار دوباره ی عاشقی...

باور کنید اینگونه واژه رفاقت رفاقتی تر میشود

تا اینکه او را از کسی که دوست دارد جدا کنید و سال ها و شاید یک عمر حسرت دوباره بودن و دوباره دیدن او را داشته باشد...

"اگر ادعای دوستی و نزدیکی دارید حتی لحظه ی جدایی مانع جدایی شوید"

باور کنید حتی اگر چند مدت بعد هم جدا شوند

باز شما وجدانتان آسوده است

آسوده از اینکه برای رابطه ی دوستتان تلاش کردید نه اینکه دلیل جدایی او و عشقش شما بوده اید و یک عمر دلتنگی و حسرت به دلشان گذاشته باشید...

"این روزها فعل ماندن هست که نیاز به فاعل دارد نه رفتن..."

#علی_رجبی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی