علی رجبی

نوشته ها و دلنوشته های علی رجبی

علی رجبی

نوشته ها و دلنوشته های علی رجبی

علی رجبی

تک تک واژگان هر شعری ،
عشقی را بروز میدهند
که نویسنده اش
هنوز هم عاشق است...

پ ن : نظرات شما دوستان عزیز
قوت قلبی ست از جانب قلب مهربانتان
ما را از این مهربانی بی بهره نگذارید...

طبقه بندی موضوعی

۱۲۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دلنوشته» ثبت شده است

میان این همه گلهای رنگارنگ و زیبای چمن زار

چشمم به جمال سرخ و چشمان سیاهش افتاد

بی خود از این جمع و عشوه ی گل های برگ دار

با چشم چیدم و بوییدم و بوسیدم و عشقش به جانم افتاد...

امان...

امان از این گونه های سرخش...

امان از این سرخی لب هایش...

امان از این سیاهی چشمانش...

امان از این مهر و محبت و عشوه های نازش...

وای بر من و  این دیده و این چشمم

که دیدم در باد رقص موهای پریشانش...

کور شد از دیدن گلی دیگر چشمانم

که در یادم جا خوش کرده است خنده هایش...

چه کنم من

چه کند دل

  • علی رجبی

لعنت به ساعت زنگ دار اتاقم

شکستم...

تا آخرین بارش شود

مرا در با تو بودن

بیدار میکند...

#علی_رجبی

  • علی رجبی

تلخ یعنی

نبود خنده های شیرین یارت

هنگامی که بیفتد یادت

به یادش...

و تلخ تر از آن تلخی

هنگامی ست که عشقت

پیِ عشقش

مدت ها

رفته باشد...

#علی_رجبی

  • علی رجبی

گمان می بردم 

که دوران تیره و تار حاکمان ظالم 

گذشته است...

تا که شب را

دور از تو

زیر بار ظلم رفتنت

تیره تر از گذشته می بینم...

#علی_رجبی

  • علی رجبی

گاهی یک دلیل برای خوشحالی کافی ست

مثلا عید باشد 

پشت هم خنده و شادی بسیار باشد

یا که در جمع رفیقان 

شوخی و شیطنت های دوستانه باشد

مثلا خانواده ات شاد باشد و از شادی انها زندگی برایت شیرین باشد...

اما

  • علی رجبی

اندکی چشم مرا سست شده است

درست است؟؟

شهریور است یا که پاییز و خزان است؟؟

نور آفتاب دلم سرد و

ریزش موی سرم پاییز است...

داغ دل را چه بگویم

که چون تابستان ، 

حار و سوزان است...

هرچه دور می نگرم یار نمی بینم

عاشق شده ام ولی

معشوقه ای در کار ، نمی بینم...

چشم من کور ، ببینید شماها

من خزانم ؟؟

یا که فصلم ، 

فصل تنهایی و اندوه و 

جفا هست؟؟

#علی_رجبی

  • علی رجبی

قسمِ جانِ من و جانِ خودش خورد

"میمانم..."

قسمِ جانِ خدا خورد

میماند...

جانِ من هیچ

جانِ خودش در خطر است

خدا هم هیچ

روزگار رحمش کند...

#علی_رجبی

  • علی رجبی

دلتنگ که شدی

مقاومت نکن!!

بگذار همه چیز روال خودش را داشته باشد

به او فکر کن

گریه هم اگر لازم شد 

چشم را راهی کن

حتی سیگار هم اگر دلت کشید

همراهش روشن کن و پشت هم دود کن...

هرچقدر با ذهنت 

در برابر دلتنگی ها 

مقاومت کنی

  • علی رجبی

بعد از شکسته شدن دلم ،

تنها شکستی که دلم را

ناامید میکند ،

شکسته شدن چوب خداست...

#علی_رجبی

  • علی رجبی

خودم بودم ،

با دستان خودم

دلم را 

غرورم را

احساساتم را

حتی قطره قطره اشک چشمانم را

قربانی راهش کردم

بلکه بماند...

نمیدانم

قربانی ام را خدا حلال ندانست

یا که او

آدم قدرنشناسی بود!!!

این همه قربانی کم است مگر؟؟!!

آن هم قربانی کردن غرورم

به دست خودم؟؟

#علی_رجبی

  • علی رجبی